بچه های کلاس 202 شهید بهشتی بروجرد مطالب علمی.اخبار کلاس.وهر چیز جالب
| ||
|
فصل اول : 1 - ولادت در آخرین روزهای ماه صفر سال 1292هـ . ق، در خانهای از خاندان طباطبایی، در شهر تاریخی بروجرد، کودکی چشم به جهان گشود که او را حسین نامیدند. او از همان ایام کودکی، مورد مهر و علاقه سرشار پدرش، سید علی قرار گرفت و در سایه توجهات او تعلیم، تربیت و رشد یافت. 2 - والدین پدر بزرگوار ایشان ، مرحوم حجت الاسلام و المسلمین حاج سید علی طباطبایی، عالمی جلیل القدر، موصوف به علم و تقوا، مرجع حوائج مردم، ساعی در اعلای کلمه دین و عارف به نسب بیت شریف خویش بود.2 مادرش سیده آغابیگم ، دخت ارجمند مرحوم سید محمدعلی طباطبائی( رحمه الله) است که بانویی متدینه ، زاهده، عابده، متحفظ بر انجام مستحبات و ترک مکروهات و عالمه و پاکدامن بود. 3 - نسب نسب ایشان، با سی و دو واسطه به حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام) میرسد. گذشته از شخصیت علمی و دینی و موقعیت بسیار ممتاز ایشان، از جانب پدران، نیاکان مادری، وارث مرجعیت و ریاست دینی میباشد.3 شجره نامه آیتالله العظمی بروجردی(ره)4 « هو السید حسین بن السید على بن السید احمد بن السید على نقی بن السید محمد جواد بن السید مرتضى بن السید محمد الطباطبائى بن السید عبدالكریم بن السید مراد بن الشاه اسدالله بن جلال الدین امیر بن الحسن بن مجدالدین بن قوامالدین بن اسمعیل بن عباد بن ابى المكارم بن عباد بن ابى المجد بن عباد بن على بن حمزه بن طاهر بن على بن محمد بن احمد بن محمد بن احمد بن ابراهیم طباطبا بن اسمعیل الدیباج بن ابراهیم الغمر بن حسن المثنی بن حسن بن على بن ابى طالب علیهم الاف التحیه والثناء . فصل دوم : تحصیلات ایشان در هفت سالگی وارد مکتب خانه شد و کتاب «جامع المقدمات» را به خوبی آموخت و در میان شاگردان از امتیاز مخصوصی بر خورد دار شدند ، به طوری که ذکاوت و تیزهوشی و متانت وی زبانزد خاص و عام گردید. پدرش چون پیشرفتش را دید، او را به حوزه علمیه نوربخش بروجرد برد و از معلم خواست تا بقیه علوم مقدماتی را به پسرش بیاموزد. بدین گونه صرف و نحو، معانی بیان، بدیع و منطق، فقه و اصول را در بروجرد آموخت. هجرت به اصفهان از آن جا که حوزه علمیه بروجرد، نیاز علمی او را پاسخگو نبود،به توصیه بزرگان و صلاحدید پدر، در سال هزار و سیصد و ده قمری به اصفهان مهاجرت كرد. اساتید ایشان در اصفهان ایشان، پس از ورود به اصفهان، در درس مرحوم حاج سیدمحمدباقر درچهای شركت كرد. آن استاد گرانمایه، به حضرت آیتاللهالعظمی بروجردی، بسیار اظهار مهر و علاقه میکرد؛ حضرت آیت الله العظمی بروجردی(ره) تا آخرین لحظات حیات، این استاد ارزشمند را فراموش نکرد. ایشان هم چنین در درس جناب میرزا ابوالمعالی کلباسی و جناب سیدمحمدتقی مدرس5 شركت می كردند. علاوه بر فقه و اصول و رجال، در درس فلسفه دو فحل این فن، یعنی آخوند کاشی و جهانگیرخان قشقایی، حاضر شد. بازگشت به بروجرد ایشان بعد از چهار سال تحصیل در اصفهان، در ربیع الاول سال 1319هـ . ق، نامهای از طرف پدر در یافت نمود كه از او خواسته بود كه به بروجرد بر گردد.ایشان گمان می كرد پدرش می خواهد او را برای ادامه تحصیل به نجف اشرف بفرستد، ولی بر خلاف تصورشان ، پس از دیدار پدر و بستگان، مشاهده می کند که مقدمات ازدواج او را فراهم کرده اند. فصل سوم : ازدواج آیت الله بروجردی در مدت زندگی پر بارشان سه بار ازدواج کردند. ازهمسر نخستشان، دو پسر و سه دختر داشتندكه همه در کودکی وفات کردند، به جز یکی از دختران، به نام آغا نازنین كه پس از دو سال ازدواج با عموزاده خود به نام مرحوم آقا بهاء الدین طباطبائی ، هنگام زایمان، وفات یافت. این بانوی مجلله پس از گذشت مدتی، به دلیل بچه دار نشدنش به آیت الله بروجردی پیشنهاد كردند كه شما باید صاحب اولاد باشید، لذا اجازه دهید که برای شما همسر دوم اختیار نمایم. با اجازه آیت الله این كار انجام شد. ایشان با دختر حاج محمد جعفر روغنی اصفهانی( از تجار متدین بروجرد) ازدواج کرد كه نتیجه این ازدواج دو دختر و دو پسر می باشد. همسر اول ایشان در سال 1326 شمسی در قم بدرود حیات گفت و در ایوان آئینه حضرت معصومه (س) به خاك سپرده شد. بانوی دوم ایشان هم در بروجرد در سال 1364 شمسی وفات یافت و در همان جا مدفون گردید. همسر سوم آیت الله بروجردی نیز دختر مرحوم سید عبدالواحد طباطبایی عموزاده ایشان است كه پس از وفات در صحن حضرت معصومه (س) درمقبره پروین اعتصامی به خاک سپرده شد.6 فرزندان همان گونه که قبلاً متذکر شدیم ؛ از همسر دوم آیت الله بروجردی دو پسر و دو دختر باقی ماند. حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن طباطبائی بروجردی در سال 1346هـ . ق (1304 ش .) در بروجرد متولد شد. «او از همان روزهای اول زندگی تحت توجه مستقیم والد ماجد خود پرورش یافته، و ادبیات عرب و سطح را در محضر پدر آموخت ، سپس در حوزه درس خارج ایشان حاضر شد. نوشتن اکثر امور استفتائی آیتالله العظمی بروجردی نیز بعهده ایشان بود. وی در سال 1327 ش . با یکی از بنی اعمام خود ازدواج نموده و صاحب چهار فرزند گردید. آیت الله زاده گرامی، جوانی مؤدب، متین ، محجوب و مورد علاقه پدر و علما و فضلای حوزه بودند. آقای سید محمد حسن در صورت و سیرت و طرز برخورد و رفتار و مخصوصاً وقار و گفتار شباهت فوق العاده ای به پدر بزرگوارشان داشت.»7 سید محمد حسن احمدی طباطبایی صاحب سه فرزند پسر به نام سید محمدصادق و سید محمدباقر و سید محمدرضا و دو فرزند دختر می باشند. او در سال 1356 ش . در شهر مقدس قم دار فانی را وداع گفت و در ایوان آیینه حرم مطهر فاطمه معصومه (س) به خاک سپرده شد. حجتالاسلام والمسلمین سید احمد طباطبائی بروجردی (ره) در سال 1316 ش . در بروجرد متولد شد . ایشان نیز جوانی مؤدب ، متین ، محجوب و مورد علاقه پدر و اقوام و علمای بزرگ بود، متأسفانه در سن جوانی در سال 1352ش . درگذشت و در مقبره میرزای قمی در گلزار شیخان قم به خاک سپرده شد. سیداحمد احمدی طباطبایی، صاحب چهار فرزندپسر به نام سید مجید و سید مهدی و سیدحسین و سید رضا و یك فرزند دختر می باشند. حجت الاسلام و المسلمین سید محمدرضا (مجید) احمدی (دام عزه) از فضلای محترم حوزه علمیه قم میباشد. حاجیه خانم ، آغا فاطمه احمدی طباطبایی ، دختر بزرگ ایشان و همسر مرحوم آیتالله سید جعفر احمدی (ره) ، صاحب دو فرزند پسر به نام سید محمد جواد و سید محمدرضا (معروف به دكتر محمد باقر ) و دو فرزند دختر می باشند. او در سال 1372 شمسی و در 80 سالگی در قم دار فانی را وداع گفته و در مقبره آیت الله شهید حاج شیخ فضل الله نوری به خاک سپرده شد. حاجیه خانم ، آغا سکینه احمدی ، دختر دوم ایشان است . سال 1312 به دنیا آمد. او در سال 1328 شمسی به عقد آقای سید محمد حسین علوی طباطبایی بروجردی درآمد و در سال 1330در شب میلاد حضرت جواد الائمه صاحب اولین فرزند خود شد و او را سید محمد جواد نامیدند. ایشان، بعد از اخذ دیپلم در رشته طبیعی ( زمین شناسی) ، در هجده سالگی (سال 1348) وارد حوزه علمیه قم شد و در سال 1350 با دختر دایی خودش، (دختر مرحوم آقا سید محمد حسن ، پسر بزرگ آقای بروجردی)، ازدواج نمود. . ثمره این ازدواج دو پسر و یک دختر بود که پسر اولشان سید محمود، بر اثر تصادف دار فانی را وداع گفت. حضرت آیت الله حاج سید محمد جواد علوی بروجردی پس از طی مدارج عالیه امروز یکی از امیدهای حوزه علمیه قم به شمار میروند. ایشان غیر از سید محمد جواد، صاحب دو پسر به نام سید محمد رضا و سید محمد تقی و چهار دختر دیگر هم شد. این بانوی پارسا بعد از فوت پدر، همراه همسرش راهی تهران شد و هم اکنون در قید حیات می باشد. فصل چهارم : هجرت به نجف زمانی كه آیت الله بروجردی در اصفهان مشغول به تحصیل بودن، بار دیگر نامه ای ازطرف پدر به دستش رسید که از وی خواسته بود به نجف عزیمت کند، لذا در بیست و هفت سالگی به همراه برادر كوچكش سید اسماعیل، روانه نجف شدند. زندگی و درس آیت الله بروجردی پس از ورود به نجف اشرف، به حوزه درس مرحوم آیت الله العظمی آخوند ملا محمد کاظم خراسانی وارد شده و نه سال از محضر پر فیض آن فقیه بزرگ و علمای دیگری چون: آیت الله العظمی آقا سید کاظم یزدی ، و آیت الله شریعت اصفهانی (شیخ الشریعة) در فقه و اصول و رجال كسب فیض كردند ایشان در ایام تحصیل در نجف اشرف ، بعد از اتمام درس مرحوم آخوند ، بحث همان روز را برای جمع كثیری تقریر میفرمودند. اجازات آیت الله بروجردی از جمله راههای شناخت مقام والای علمی آیت الله العظمی بروجردی ، اجازات مشایخ بزرگوار ایشان است که عبارتند از : الف ) اجازه نامه مرحوم آخوند خراسانی(پيوست 1-2) توصیف آخوند خراسانی (م 1329 ق .) درباره این شاگرد برازندهاش ، بالاترین گواهی یك استاد درباره شاگرد خود به شمار میآید. ب) اجازه نامه آیتالله شیخ الشریعه اصفهانی (پيوست 1- 2- 3- 4 - 5- 6) مرحوم آیتالله العظمی ملا فتحالله نمازی شیرازی ملقب به شیخ الشریعه اصفهانی ، در اجازهنامه خود خطاب به ایشان، مراتب فضل و استعداد آیتالله العظمی بروجردی را ستوده است ج) اجازهنامه سید ابوالقاسم دهکردی (پيوست 1-2) ایشان اگر چه از اساتید آیتالله بروجردی(ره)نبوده است ، اما با آگاهی از مراتب دانش و فضیلت ایشان ، در سالِ (1320ق .) که آیت الله العظمی بروجردی از اصفهان قصد مهاجرت به دارالعلم علوی نجف اشرف را داشت، ایشان را مفتخر به صدور اجازهای از سوی خود میکند. اجازات روائی آیت الله العظمی بروجردی مرحوم آیتالله بروجردی علاوه بر اجازات اجتهاد، دارای شش فقره اجازه روایتی از علمای طراز اول نیز بوده است.8 1- آیتالله العظمی آخوند ملا محمدكاظم خراسانی. 2- آیتالله شیخ فتحالله نمازی شیرازی، (معروف به شریعت اصفهانی). 3- آیتالله شیخ محمدتقی اصفهانی. (معروف به آقا نجفی). 4- آیتالله سید ابوالقاسم دهكردی اصفهانی. 5- مرحوم علامه شیخ آقابزرگ تهرانی. 6- مرحوم علمالهدی ملایری. بازگشت از نجف به بروجرد و مرگ پدر و استاد ایشان در اواخر سال 1328 ق، به اصرار و تأکید پدر از نجف اشرف به وطن خویش مراجعت و در میان استقبال پر شور علما و عموم اهالی بروجرد وارد این شهر شدند. شش ماه بعد از ورود ایشان، پدرش از دنیا رفت. چند ماه بعد، (سال 1329) آیت الله آخوند خراسانی هم دار فانی را وداع گفت. آیت الله بروجردی حدود سی و سه سال در بروجرد اقامت داشتند. و در تمام این مدت به طور مستمر مشغول به تحصیل ، تالیف، تدریس فقه واصول بودند. اكثر آثار مكتوب و ابتكارات علمی ایشان در فقه مانند حاشیه بر عروةالوثقی، اصول، حدیث و رجال، حاصل تلاش این دوره اقامت در بروجرد است. اعتراض به رژیم پهلوی در سال 1345 ق. رئیس اداره ثبت احوال بروجرد، شخصی بهایی را به معاونت خود منصوب كرد. همچنین مراسمی با حضور زنان برهنه و وضعیت شرمآور، در سطح شهر به راه افتاده بود. این اخبار به گوش آیت الله بروجردی رسید، ایشان به عنوان اعتراض به این اعمال ناروا، بروجرد را به مقصد عتبات عالیات ترک نمودند. فرماندار بروجرد و دیگر مسئولین شهر، مسئول اداره ثبت احوال و معاونش را برکنار و تنبیه نمودند و حضرت آیت الله بروجردی را به شهر برگرداندند. ولی آیت الله فقید بعد از چند ماه ، بر اثر دلتنگی و اعمال خلاف شرع مسئولین کشوری، به طرف عتبات رفته و در نجف اشرف ساکن گردید. شش ماه بعد مردم اصفهان به رهبری آیت الله حاج آقا نور الله اصفهانی و برادرشان حاج آقا جمال الدین، به عنوان اعتراض به اعمال رضاخان به قم مهاجرت می کنند. با هجرت حاج آقا نورالله بسیاری از علمای بلاد نیز هجرت نموده و به آنها می پیوندند. توجه عمده علما و متحصنین قم به نجف اشرف و پشتیبانی آیات عظام و مراجع عالی قدر عتبات: آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی ، آیت الله میرزا محمد حسین نائینی و آیت الله میرزا علی آقا شیرازی بوده است. مرحوم آیت الله بروجردی به علت آگاهی و اطلاع کاملی که از اوضاع کشور و وضعیت حوزه های علمی ، خصوصاً قم و مشهد و شرایط خاص مردم داشتند ، طرف مراجعه و مشورت زعمای نجف قرار می گرفت. علمای نجف با دریافت تلگراف علمای متحصن در قم به حمایت از آنان برخاسته و تصمیم گرفتند اعتراض خود را به گوش رضاخان برسانند، بنابراین آیت الله بروجردی و شیخ احمد شاهرودی را به نماینده خود انتخاب نمودند تا با علمای قم دیدار کنند و به تهران رفته و خواسته های علما و مهاجرین را به گوش مقامات حکومتی برسانند. بازداشت آیت الله بروجردی همزمان با اوج گیری اعتراضهای مردم علیه رضاخان و هجرت اعتراض آمیز روحانیان كشور به قم، آیت الله بروجردی به مرز ایران گام نهاد. مزدوران دربار، كه از پیوستن او به مهاجران و رساندن پیام مراجع نجف به معترضان هراس داشتند، در قصر شیرین وی را دستگیر كردند و به پایتخت بردند. در تهران رضا خان به دیدارش آمد . آیت الله بروجردی رضاخان را به همراهی با روحانیت و عمل به دستورات الهی دعوت می كند و چون میدانست اجازه سفر به قم و بروجرد را به او نمیدهند، فرمود بر آنم به مشهد سفر كنم. اندكی پس از خروج رضاخان، تیمورتاش پنجاه هزار تومان نزد آن مرجع وارسته آورد. آیت الله العظمی بروجردی از پذیرش هدیه دربار خودداری كرد. سفر به مشهد مقدس ایشان پس از این ماجرا مستقیماً از تهران به سوی مشهد مقدس حرکت کردند و مدت هشت ماه در مشهد اقامت داشتند. ورود ایشان به مشهد مقدس با استقبال بسیار گرم بزرگان حوزه علمیه مشهد و فضلا و مدرسین مواجه شد. به درخواست علمای بزرگ مشهد از جمله مرحوم آیت الله حاج آقا محمد کفائی ، (معروف به آقازاده) و مرحوم آیت الله آقای حاج آقا حسین طباطبایی قمی، شبها در مسجد گوهرشاد ، اقامه جماعت نمودند . آقایان ائمه جماعات مسجد گوهر شاد و بسیاری از مساجد دیگر، نماز خود را تعطیل و به جماعت ایشان حاضر شدند. از جمله مرحوم آیتالله آقازاده با آن وجاهت و شخصیت عظیم علمی و گروهی دیگر، از ملتزمین جماعت ایشان بودند . مرحوم آیتالله قمی نیز گه گاه در این جماعت شرکت میکردند . پس از گذشت مدت حدوداً هشت ماه (به قولی سیزده ماه)، ایشان تصمیم به ترک مشهد و بازگشت به بروجرد می گیرد. در بازگشت از مشهد، در قم توقف نمودند و به گرمی از سوی حوزه قم مورد استقبال قرار می گیرد . مرحوم آیت الله حائری یزدی، مصراً از ایشان تقاضای اقامت در قم و شروع تدریس را می نمایند. مباحثات ایشان، با استقبال فضلای قم مواجه می شود. مرحوم آیت الله حائری نیز، طلاب و فضلا را به شرکت در درس ایشان ترغیب می کنند. فصل پنجم: بازگشت به بروجرد اصرار طبقات مختلف بروجرد و درخواستهای مکرر از معظم له برای بازگشت به بروجرد، باعث شد ایشان تصمیم به بازگشت بگیرند. در بازگشت به بروجرد ، بیش از سابق مورد استقبال و توجه مردم مسلمان واقع می شوند. کمی بعد از مراجعت از سفر، رساله عملیه ایشان به فارسی چاپ شده و بدین وسیله روز به روز بر تعداد مقلدین و ارادتمندان ایشان افزوده می شود. دوران مصیبتبار یکی از مشکل ترین ایام اقامت ایشان در بروجرد سالهای 1350 تا 1360 هجری قمری (1310 تا 1320 شمسی ) و دوران فشار و اختناق رضاخان است. این دوران مصادف بود با تلاش حکومت برای برداشتن عمامه، تعطیلی حوزه های علمیه، کشف حجاب و تعطیلی مجالس دینی و مذهبی. به گفته خود مرحوم آیت الله بروجردی ، این دوران یکی از مصیبت بار ترین ایام زندگانی ایشان بوده است . حفظ شخصیتها مرحوم آیت الله بروجردی با درک شرایط خاص زمان، ابتدا سعی می کرد با نصیحت رؤسای محلی ، امتحان دادن طلاب برای گرفتن جواز عمامه و امثال آن ، از شدت فشارها تا حدی بکاهند، هدف اساسی ایشان در این ایام، حفظ شخصیت های روحانی ، طلاب و مردم متدین بود. فصل ششم : کسالت و بیماری آیتالله العظمی بروجردی در سال 1364 هـ .ق برای معالجه از بروجرد به تهران آمدند و در بیمارستان فیروزآبادی مورد عمل جراحی قرار گرفت . علمای اعلام از قم ، تهران و ... به عیادت ایشان شتا فتند. در این هنگام چند نفر از فقهای سرشناس حوزه علمیه قم خصوصا امام خمینی(ره) فرصت را مغتنم شمرده از آیتالله بروجردی جهت اقامت در قم و قبول مرجعیت جهان تشیع و رهبری و مدیریت حوزه علمیه قم دعوت کردند.9 این موضوع با اصرار آقایان و استخاره به قرآن مجید، مورد قبول واقع شد. آیتالله بروجردی پس از تشرف به مشهد مقدس ، عصر پنج شنبه 26 صفر 1364 ق . در میان استقبال بی نظیر مراجع ، علما و مردم قم ، وارد این شهر مقدس شد . تجلیل علمای عالیقدر قم اغلب فضلا ومدرسین سرشناس از جمله امام خمینی(ره) و آیت الله سید محمد محقق داماد و حاج آقا مرتضی حائری برای نشان دادن اهمیت دروس ایشان و تشویق فضلا به حضور درآن دروس، همراه با شاگردان خود در مجالس درس ایشان حضور مییافتند .10 آیتالله سید صدرالدین صدر (از مراجع تقلید)که در صحن بزرگ حضرت معصومه(علیها السلام) اقامه جماعت میکرد ، جایگاه نماز خود را به آیتالله بروجردی واگذار کرد. مرحوم آیتالله سید محمد حجت (یکی دیگر از مراجع وقت) ، جایگاه تدریس خود را در اختیار ایشان قرار داد . مرحوم آیتالله سید محمدتقی خوانساری با رغبت و نشاط به عنوان احترام در درس ایشان شرکت می کرد. 11 آخرین مسافرت ایشان در این زمان یک بار دیگر ، راهی مشهد مقدس شدند و به تقاضای مردم مشهد ، ماه رمضان آن سال در جوار حرم ملکوتی حضرت امام رضا (ع) ماندند و در شبستان بزرگ مسجد گوهرشاد به جای مرحوم حاج شیخ علیاكبر نهاوندی اقامه جماعت فرمودند . ایشان در این سفر کتابخانه آستانه مقدسه حضرت علی بن موسی رضا (علیه السلام) را فهرست نگاری نموده و به نسخه اصلی خطی کتاب رجال شیخ طوسی دست پیدا کردند و بعد از سه ماه توقف، به قم مراجعت کرد. این آخرین مسافرت ایشان به خارج از قم بود. فصل هفتم : ویژگیهای منحصر به فرد آیت الله بروجردی از هوش و ذکاوتی سرشار ، بهره مند بود و دارای استعداد قوی و فوق العادهای بود به طوری که در حل اکثر مسائل سیاسی و اجتماعی بصیر و توانا بود و همواره از امور مملکت مطلع بود. بسیار دوراندیش ، مدیر و مدبر بود. ویژگیهای اخلاقی شناخت ویژگیهای اخلاقی آیتالله العظمی بروجردی ، چراغی پر نور فراروی کسانی است که سلوک در مسیر أولیاءالله را تنها راه هدایت و سعادت خود می دانند: 1 . اخلاص: آیتالله العظمی بروجردی خدا را با تمام وجود باور کرده بود، هر وقت سخن از خدمات ایشان به میان می آمد میفرمودند: اخلص العمل فان الناقد بصیر 12عمل خود را خالص کن زیرا بازرس عمل بسیار بیناست. 2 . اشتیاق به دانش و معرفت : ایشان تا آخر عمر لحظهای دست از کسب علم 13و معرفت برنداشت. در سالهای پایانی عمر ، چون دوران جوانی، شبهای بسیاری تا صبح غرق در مطالعه بود . ایشان فرموده بود که : «من از مطالعات علمی خسته نمیشوم ، بلکه هر گاه از کارهای دیگر خسته میشوم ، با مطالعات علمی خستگی خود را رفع میکنم .»14 3. روح سماحت و بزرگواری : حضرت علی (علیه السلام) درحدیث شریفی میفرماید : « آلة الریاسة سعة الصدر؛ 15 ابزار ریاست ومدیریت سعهء صدر [ودوری از تنگ نظری] است . از مطالبی که در زندگی ایشان بسیار قابل توجه است، روح سماحت و بزرگواری آن زعیم بزرگوار است . او در عین قدرت و توانایی، تملک نفس نشان داده، بی مهریهای مخالفان خود را با شرح صدر شگفتانگیزی نادیده می گرفت و از لغزشهای آنان صرف نظر می کرد و این خود یکی از عوامل بسیار مهم و شدید التأثیر در سازمان یافتن ریاست کامل و و بلامنازع برای او بود.16 4 . عزت نفس: آیتالله بروجردی خود را وقف عزَت اسلام و مسلمین کرده بود و در این راه از هیچ امری دریغ نکرد. او در تمام عمر عزت نفس خود را حفظ کرد و هیچ گاه دست کمک و یاری به سوی کسی دراز نکرد و تنها پناهگاهش خدا بود. 5. اهتمام به شوکت اسلام : در آخرین روزهای عمرشان وقتی خبر دادند پرفسور موریس متخصص قلب ، از پاریس برای معالجه ایشان به قم آمده است . ایشان را به حضور نپذیرفتند و از همراهان خواستند اتاق را مرتب کنند و شانهای به ایشان بدهند تا محاسن خود را مرتب کند و وقتی به ایشان عرض کردند ، اشکالی ندارد ، چون حال شما خیلی خوب نیست !! فرمود : « من امروز پیشوای مسلمین هستم ، نباید در مقابل یک بیگانه به این حال باشم.»17 6. مبارزه با عوام زد گی : در مسائل مربوط به عزاداری امام حسین(ع) که گاه آلوده با کارهای خلاف میشد و بعضی حاضر نیستند تذکر لازم را به این افراد بدهند، آن مرد بزرگ ، وظیفه خود را انجام میداد ، و از هیچ چیز باک نداشت.18 .7ایمان قوی به رابطه دین و سیاست: آیتالله بروجردی گر چه به خاطر حوادث دردناك مشروطیت كه سیاست بازان عامل دست اجانب، سر رشته كار را از دست روحانیت خارج ساختند و بر كیان مسلمین ایران ضربه زدند، نسبت به بسیاری از حركتهای سیاسی بدبین بود، ولى این امر در نگرش كلی او نسبت به مسائل سیاسی و حكومت اسلامی تأثیری نداشت به همین جهت با استفاده از مقام ولایت فقیه، كارهایى انجام میداد كه گاه در نظرافراد عادی عجیب به نظر میرسید!19 8 . کظم غیظ: آیتالله بروجردی وقتی مصلحت اسلام و دین به میان میآمد، اگر خطایی میدید به شدت عصبانی میشد. اما در امور دنیایی با خود عهد کرده بود، اگر عصبانی شود یک سال تمام روزه بگیرد و یک بار که عصبانی شد، یک سال تمام (به غیر از روزهای حرام) روزه گرفت.20 9. آرزوی شهادت: آن آیت الهی تا دقایق پایانی عمر در اشتیاق شهادت بود . مرحوم آیتالله العظمی گلپایگانی(رحمه الله) میفرمودند : «مرحوم آیتالله بروجردی بسیار اظهار تأسف میکردند ، به سبب این که با فراهم شدن زمینه شهادت این فیض بزرگ را درک نکردند و به مقام شهادت نایل نشدند .»21 10 . اتصال به غیب : مرحوم آیتالله بروجردی در عرفان وعمل و سلوک الی الله و تهذیب نفس و... سابقه درخشانی داشتهاند. 11. توسل وسیع و عمیق : از حالات ایشان ، شدت توجه به خاندان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است. منزل ایشان در بروجرد مرکز اقامه عزا و سوگواری حضرت سید الشهداء (علیه السلام) بود و دستههای سینهزن و زنجیرزن در آن بیت شریف به عزاداری پر شور میپرداختند. آيت الله مفتح (ره) از قول مرحوم آيت الله كمالوند نقل مي كند: یک بار چشم ایشان بسیار درد می کرد، به طوری که نیاز به عینک پیدا کردند. از قضا آن ایام متقارن با ایام محرم بود و دست های سینه زنی و زنجیرزنی آغشته به گل به منزل ایشان می آمدند. ایشان دستور دادند که قدری از گلی را که عزاداران حسین به سر خود می مالند، برای ایشان بیاورند. ایشان تيمنا مقداری از آن گل ها را برداشتند و به چشم خود مالیدند. چشمان ایشان شفا پیدا کرد، به طوری که تا آخر عمر هم بی نیاز از عینک بودند و کتاب های خط ریز را هم به خوبی مطالعه می کردند.22 در دوران اقامتشان در شهر مقدس قم نیز همواره توسل به خاندان عصمت و طهارت (علیهم السلام) را ادامه میدادند. به زیارت مرقد مطهر فاطمه معصومه، (علیها السلام) ، اهتمامی شدید داشتند و در تفخیم و تعظیم شأن والای آن بانوی معظمه، بسیار کوشا و جدی بودند.23 12. در اوج معرفت : روزی جمعی به دیدار ایشان آمده بودند؛ یکی با صدای بلند گفت : برای سلامتی امام زمان(عج) و آیتالله بروجردی صلوات . ایشان ناراحت شدند وگفتند : « این شخص را از اینجا بیرون کنید ! چرا اسم مرا در کنار نام مبارک امام زمان (عج) قرار میدهد؟24 سالی که پادشاه عربستان به تهران آمده بود، ضمن ارسال هدایایی از ایشان درخواست ملاقات کرده بود. آیتالله بروجردی این پیشنهاد را نپذیرفتند و در جواب اطرافیان گفته بودند: « این شخص اگر به قم بیاید و به زیارت حضرت معصومه(س) نرود ، توهین به آن حضرت خواهد شد و من چنین امری را به هیچ وجه تـحمل نمیکنم .25 13. دقت در صرف بیت المال : آن حضرت با آن که در سخاوت و بلندی طبع بی نظیر بود ، در صرف بیت المال، دقتی ما فوق تصور داشت . آیتالله سید مرتضی مبرقعی در این باره میگوید : آیتالله بروجردی ، به تمام معنا آقا بود ، طبع بسیار بلندی داشت و بزرگ منش بود ... نسبت به آقایان احتیاط را در جانب نیازمند و محتاج ، مراعات میکرد . با این حال ، در اداره زندگی و مصارف شخصی ، از صرف بیت المال پرهیز میکرد . فقط از پول بیت المال ، در بیرونی برای مراجعین یک چای میدادند . ... 14 . روشن بینی: متفکر شهید ، استاد مطهری در این باره مینویسد : «یکی از مزایای برجسته معظمله که نماینده طرز تفکر روشن وی بود ، علاقهمندی وی به تأسیس دبستانها و دبیرستانهای جدید تحت نظر سرپرستان متدین بود که دانش آموزان را هم علم بیاموزند و هم دین . معظمله دیانت مردم را در بیخبری و بیاطلاعی و بیسوادی جستجو نمیکرد ، بلکه معتقد بود که اگر مردم عالم شوند و دین هم به طور صحیح و معقول به آنها تعلیم گردد ، هم دانا خواهند شد و هم متدین . آن مقداری که من اطلاع دارم ، مبالغ زیادی از وجوه و سهم امام را اجازه داد که صرف تأسیس بعضی از دبیرستانها شود.26 15. ادب ویژه و برجسته : از مزایای بزرگ انسان ادب است که از عوامل سعادت و موفقیت به شمار می رود. حضرت آیت الله بروجردی در این زمینه نیز سرآمد بود. ادب ایشان در زندگی پر افتخار آن بزرگوار ، زبان زد آشنایان و معاشران و شاگردان اوست.27 16. تنفر از تملق گویی : از خطرات عظیمی که حاکمان و زعما و رهبران دینی را تهدید می کند، میدان دادن به تملق گویان و چاپلوسان است. مرحوم آیت الله بروجردی با درایت خاص خود اهمیت این موضوع خطرناک را دریافته بود. از این رو از چنین اشخاصی متنفر و بیزار بودند و تنفر خود را هم به شدت اظها میکرد. فصل هشتم: ویژگی های علمی درس ایشان، ویژگیهای منحصر به فردی داشت که حتی بسیاری از علمای بزرگوار با اشتیاق در درسهای خارج فقه واصول ایشان حاضر میشدند وهرگز فرصت بهرهگیری از نعمت وجود او را از دست نمیدادند. مواردی از ویژگیهای منحصر به فرد دروس ایشان : 1- اهمیت به درس الف ) مداومت: شهید مطهری مینویسد : «مرحوم آیتالله بروجردی به درس خیلی اهمیت میداد ، حتی تا یک هفته پیش از رحلت ، درس ایشان ادامه داشت . »28 ب) کیفیت : آیتالله سید جواد علوی بروجردی به نقل از برخی شاگردان ایشان مینویسد : «بعضی از فضلا که به منظور شرکت در درس ایشان از قم به بروجرد رفتهاند ، نقل میکردند: که مرحوم آیتالله بروجردی ، هیچ گاه به خاطر بی توجهی شاگرد و یا عدم دقت کافی و یا قلت تعداد آنان ، سطح درس را تنزل نمیدادند . به نحوی درس میگفتند که گویی شرکت کنندگان درس ایشان ، همه سید مرتضی ، شیخ مفید و شیخ طوسی هستند.»29 2- برخورداری از الطاف الهی شهید مطهری میگوید : «روزی بعد از طرح درس فرمود : من توجهی به روایات این مسئله نداشتم ، اما همین امروز صبح قبل از شروع درس یادداشتها را مطالعه میکردم که (ناخواسته) یادداشتهای این بحث آمد جلوی دستم و روایات را خواند و چه قدر روایات جالبی بود ؛ من این را از الطاف الهی میدانم ، چرا که آیتالله العظمی بروجردی از اول قصد نشر فقاهت برای خدای متعال را داشت.»30 3- سبک ابتکاری : حاج شیخ مجتبی عراقی(رحمه الله)میگوید : «افزون بر بعد معنوی و حالات ملکوتی آن مرحوم، سبک ابتکاری در تدریس و استنباط را داشت که طلاب را جذب میکرد، ایشان هر فرعی را به مبدأ آن بر میگرداند.»31 فصل نهم : مکتب های علمی مکتب اصولی : روش ایشان در تدریس علم اصول، سادهگویی وكوتاه كردن مطالب واجتناب از مباحث زائد بود؛ از این رو، اول هر بحث اصولی ، مسألـه اصلی را مطرح میکرد، سپس درباره آن به تفصیل بحث میكرد . مکتب فقهی : ایشان همچون علمای سلف مثل شیخ مفید، سید مرتضی، شیخ طوسی، شیخ طبرسی وعلامه بحرالعلوم، در علوم اسلامی دارای جامعیت بود. در فقه شیوهای استنباطی را به کار برد. علاوه بر این، به تتبع و جستجو در اقوال پیشینیان و نظریات قدما در فقه (چه شیعه و چه سنی) میپرداختند. به طور کلی شیوه مرحوم بروجردی در فقه، بر چند نکته اساسی استوار است: الف ) اهمیت آگاهی از فتاوای قدما ایشان در تدریس فقه، دارای ابتكارات فراوانی بود. به آرای قدمای شیعه و شهرت فتوایی آنان اهمیتی فوق العاده میداد. ایشان در مسائل مورد بحث، ابتدا به اقوال علمای اهل سنت توجه میکرد، سپس اقوال علمای شیعه را از کتب آنان (بدون واسطه) نقل کرده و مورد بحث قرار میدادند. ایشان مسائل فقهی را به دو دسته تقسیم میكرد: یك دسته، مسائل متلقّات. دستـه دیگر ، مسائل مشروحه. یعنی ، آنچه را بعداً فقها شرح وتفصیل دادهاند. این تقسیم بندی ، غیر از تقسیم فقه به فقه منصوص وفقه تفریعی است . ب ) اهمیت آگاهی از فتاوای اهل سنّت برای فقهای امامیه ایشان معتقد بود : با مراجعه به روایات وفتاوای رایج علمای اهل سنتِ معاصر با ائمه (علیهم السلام) ، بهتر میتوان روایات و اقوال ائمه ( علیهم السلام) را فهمید ومیفرمود : «فقه شیعه حاشیه بر فقه اهل سنت است» ؛ زیرا در آن عصر ، بنا به دلایل سیاسی فتاوای مورد عمل مسلمانان همان فتوای اهل سنت بود ، راویان واصحاب ائمه با توجه به فتاوی آنان از ائمه سؤال میكردند ، وائمه هم با توجه به آنها پاسخ میگفتند. ج ) تكیه بر روایات و روش بیان آنها در درس آیتالله بروجردی به اصول عملیه كمتر تمسك میجست ، اما نسبت به كنجكاوی در روایات واستفاده از آنها ، دقت و حوصله بسیاری را به خرج میداد . ایشان در فن درایه الحدیث وشناخت راویان ورجال حدیث، تحقیقات و تسلط عجیب داشت. د ) ریشهیابی مسائل مورد اختلاف ایشان مسائل مهم اختلافی بین شیعه وسنّی را بررسی ، وتاریخچه آن را دنبال میفرمود وریشه اختلاف را به طور معقول ودور از هر گونه تعصب مذهبی ، بیان میكرد. مکتب رجالی حضرت آیتالله العظمی بروجردی (ره) در علم رجال، سرآمد و بی نظیر بود.ایشان در این علم، روشی منحصر به فرد وابتکاری داشت . سندهای احادیث کتاب کافی، تهذیب ، استبصار و... را از متون آنها جدا کرده وبا دقت مطالعه می کرد و این کار دست آوردهای ارزشمندی نصیب محققان می کرد. تکریم علمای سلف آیت الله واعظ زاده خراسانی مینویسد یكی از فضلای حوزه برای من نقل میكرد : حضرت آیتالله در اثنای درس فقه به یكی از حاضران درس که به قبر حاج شیخ ، تكیه كرده بود، فرمود : « به قبر، پشت نكنید. برای اسلام زحمت كشیدهاند!». فصل دهم : تألیفات حضرت آیتالله العظمی بروجردی 32 مرجع روشن بین شیعه در كنار تدریس و كارهای روزانه، به تحقیق میپرداخت و نتایج پژوهشهای خویش را ثبت میكرد. آن بزرگوار در پاسخ علاقهمندانی كه در پی بهره گیری از نوشتههای ایشان بودند فرمود: زیاد چیز نوشتهام ... بعضی از آنها بر اثر نقل و انتقال از بروجرد به قم مفقود شده است. آثار علمی آن مرجع وارسته نشانه تلاش فراوان وی در این باره است. نمونهای از این آثار: الف : کتب عربی : 1– ترتیب اسانید من لایحضره الفقیه. 2 – ترتیب رجال اسانید من لایحضره الفقیه.3 – ترتیب اسانید امالی الصدوق. 4 – ترتیب اسانید الخصال. 5 – ترتیب اسانید علل الشرایع . 6 – ترتیب اسانید تهذیب الاحکام . 7 – ترتیب رجال اسانید التهذیب . 8 – ترتیب اسانید ثواب الاعمال و عقاب الاعمال. 9 – ترتیب اسانید عدة کتب . 10 – ترتیب رجال الطوسی . 11 – ترتیب اسانید رجال الکشی . 12 – ترتیب اسانید رجال النجاشی . 13 – ترتیب رجال الفهرستین . 14 – بیوت الشیعة . 15 – حاشیة علی رجال النجاشی . 16 – حاشیة علی عمدة الطالب فی انساب آل ابی طالب ( از ابن عنبه) .17 – حاشیة علی منهج المقال . 18 – ترتیب فهرست منتجب الدین . 19 – رسالة فی ترجمة بعض اعاظم اسرته و اجداده. 20 – طبقات الرواة . 21 – حاشیة علی رجال الشیخ طوسی . 22 – رسالة حول سند الصحیفة السجادیة . 23 – حاشیة علی فرائد الاصول للشیخ انصاری . 24 – حاشیة علی کفایة الاصول . 25 – الاحادیث المقلوبة و جواباتها . 26 – حاشیة علی وسائل الشیعة . 27 – جامع احادیث الشیعة (31جلد) 28 – حاشیة علی مبسوط الشیخ الطوسی . 29 – حاشیة علی خلاف الشیخ الطوسی 30 – حاشیة علی عروة الوثقی . 31 – الفقه الاستدلالی 32 – رسالة فی المواسعة و المضایقة 33– رسالة فی منجرات المریض 34 – رسالة فی المهور 35 – حاشیة علی نهایة الشیخ الطوسی 36 – رسالة فی المنطق 37 – تعلیقة علی الاسفار لملاصدرا الشیرازی 38 – حاشیة علی منهج الرشاد 39 – المهدی ، علیه السلام، فی کتب اهل السنة 40 – الاثار المنظومة 41 – حاشیة علی مجمع المسائل 42 – حاشیة علی وسیلة النجاة 43 – الاعتقادات 44 – حاشیة علی منتخب الرسائل 45 – صراط النجاة 46 – مجمع الفروع 47 – حاشیة علی تبصرة المتعلمین 48 – انیس المقلدین ب: کتب فارسی: 1 – توضیح المناسک 2 – توضیح المسائل 3 – مناسک حج آن بزرگوار در سالهای اقامت در بروجرد، همواره در اندیشه نگارش مجموعهای بود كه فقیهان را در استنباط احكام یاری دهد و آنها را از مراجعه به كتابهای روایی متعدد بینیاز سازد. وقتی به قم آمدند. و شاگردان خبرهای تربیت كرد، این اندیشه را با آنها در میان گذاشت و به یاری گروهی از آنان در مدت هشت سال، اثر 31جلدی «جامع احادیث الشیعه» را آماده چاپ کرد.33 فصل یازدهم : شاگردان حضرت آیت الله العظمی بروجردی (ره) در طول حیات علمیاش شاگردان بسیاری را تربیت نمود که هر کدام از آنها منشأ خیر و برکات فراوانی برای حوزههای علمیه، کشور اسلامی ایران و جهان اسلام شدند. برخی از شاگردان ایشان از مراجع طراز اول و برجسته جهان تشیع شدند. همانند حضرات آیات امام خمینی (ره)، سیستانی، صافی گلپایگانی ، فاضل لنکرانی ، مکارم شیرازی ، شبیری زنجانی و ... . فصل دوازدهم: معاصران آیت الله بروجردی بعضی از معاصران آیت الله بروجردی ، فقهای نامی و مجتهدین بزرگ و مراجع تقلید شیعیان بودند. بزرگانی همانند: حاج شیخ عبدالکریم حائری، آقا ضیاء عراقی ، مرحوم نائینی ، حاج آقا حسین قمی، کاشف الغطاء ، علامه شرف الدین عاملی و ... . فصل سیزدهم : نامههای آخوند خراسانی به والد آیتالله بروجردی(پيوست 1-2) علاوه بر اجازاتی که ذکر شد، دو نامه از آخوند خراسانی ، به والد ایشان، در اسناد تاریخی موجود است که مرحوم آخوند خراسانی ، بر مراتب فضل و اجتهاد آیتالله تأکید کرده است. و در یکی از آنها به والد ایشان امر کرده که مراتب علم ودانش فرزندش را به مردم اعلام کند.34 مرحوم آخوند خراسانی، نامه اول را هنگامی که آیتالله بروجردی در نجف در حال تحصیل بودند، به عنوان توصیه و سفارش برای والد ایشان نوشته است. نامه دوم را هنگام مراجعت آیتالله به ایران و به درخواست والدش و توصیه وی بر ترویج مراتب علمی فرزندش به مردم ، مرقوم داشته است . فصل چهاردهم: مرجعیت الف ) مرجعیت خاصه : غرب کشور با مرکزیت بروجرد گر چه بسیاری از مردم و عدهای از بزرگان، در مدتی که آیتالله العظمی بروجردی در بروجرد بودند، ایشان را به عنوان مرجع تقلید خویش قرار داده بودند ، امّا به طور رسمی ، با انتشار رساله عملیه، دوره نخست از مرجعیت ایشان آغاز شد . مراجع محلی که با ایشان آشنایی داشتند، مقلدین خود را به ایشان ارجاع میدادند . ب ) مرجعیت عامه یک سال پس از اقامت آیتالله بروجردی در قم و بعد از ارتحال غمبار مرحوم آیتالله العظمی آقا سید ابوالحسن اصفهانی ، اكثر مقلدین ایشان به آیتالله بروجردی رجوع كردند . اكثر وكلای مرحوم آقا سید ابوالحسن اصفهانی بعد از كسب اجازه از آیتالله بروجردی به عنوان وکلای ایشان به کار خود ادامه دادند. بعد از رحلت ناگهانی آیتالله العظمی حاج آقا حسین طباطبائی قمی، آیتالله العظمی بروجردی، زعیم علی الاطلاق جهان تشیع شدند ، مرجعی كه شیعه تا كنون مانند او را کمتر به خود دیده است. فصل پانزدهم : اقدامات آیت الله بروجردی در بروجرد الف ) حمایت از نیازمندان در سالهای آخر حضور ایشان در بروجرد به علت جنگ دوم جهانی ، قیمت آذوقه و مواد غذایی ، افزایش سرسام آوری پیدا كرده بود و مردم در تنگنا قرار گرفته بودند، از این رو همه بزرگان شهر را به خانه خود دعوت و تشویق کرد به بیچارگان کمک کنند و بیشترین کمک توسط شخص ایشان و از ما یملک پدری تأمین گردید. ب) تجدید حیات حوزه علمیه بروجرد شهر کهن بروجرد از دیر باز محل اقامت و سکونت عالمان ومجتهدان بزرگی بوده است، به گونهای كه به شهادت تاریخ ، در برههای از زمان ، بیش از هفتاد نفر مجتهد مسلم همزمان در این شهر میزیستند؛ اما به علل مختلف ، این رونق و شکوه در حال از میان رفتن بود ، از این رو ، بازگشت آیتالله العظمی بروجردی به بروجرد ، فرصت مغتنمی برای احیای مجدد این حوزه به شمار میرفت . ج ) تأسیس کارخانه برق در زمان حضور ایشان، شهر بروجرد از نعمت برق محروم بود. با درایت و مدیریت ایشان و نیز پیگیری و حمایت برخی از خیرین متدین ، این شهر ، دارای كارخانه برق شد كه در روزگار خود ، یكی از مجهزترین و بهترین كارخانههای برق در غرب کشور به شمار میآمد . فصل شانزدهم : اقدامات آیتالله بروجردی در قم الف ) انسجام واداره حوزه علمیه قم وگسترش کمی وکیفی آن با مدیریت واحد ومدبرانه آیتالله العظمی بروجردی ، تحولات عظیمی از نظر سیاسی ، اجتماعی در زمینه تألیف ، تصنیف وترجمه ، چاپ کتب فقهی و ... و همین طور در اداره حوزههای علمیه و سازماندهی آن پدید آمد . از همه مهمتر نوعی وحدت و انسجام چشمگیری در میان حوزه ، روحانیت واقشار مختلف مردم به وجود آورد. ب ) سرپرستی حوزه نجف و رسیدگی به امور آن ایشان برای حوزه علمیه نجف، ارزش و قداست خاصی قائل بود و به دنبال مجد و عظمت این میراث کهن و ارزشمند شیعه بود، لذا برای تجدید حیات این حوزه مقدسه، از هیچ تلاشی دریغ نمیکرد. حتی شخصیتی مانند آیت الله العظمی آقا سید عبدالهادی شیرازی با کمال افتخار، از شهریه ای که آیتالله العظمی بروجردی به صورت نان به طلاب نجف پرداخت میکرد، میگرفتند. وقتی برخی از افراد به این کار اعتراض کردند فرمودند: بگذارید نان آقای بروجردی در سفره ما هم باشد . ج ) اعزام مبلغان توانا 1– تبلیغ داخل کشور؛ زعیم روشن ضمیر ، برای پایداری دین اسلام، مبلغان را به میان مردم می فرستادند، تا اولاً تلاشی که در آن زمان برای به انزوا کشیدن روحانیت، صورت میگرفت ، خنثی شود، ثانیاً روحانیون همچون گذشته در بین تودههای مردم حضور داشته باشند و به نیازهای دینی و اعتقادی مردم جامعه خود، آشنا باشند. 2- تبلیغ خارج از کشور؛ ایشان علاوه بر تبلیغ در داخل کشور، به نشر معارف بلند و تابناک شیعه در خارج از کشور نیز اهمیتی فوقالعاده میداد و نمایندگانی را به اقصی نقاط دنیا روانه میكرد. از جمله : آقای محققی در هامبورگ آلمان، آقای صدر بلاغی در انگلستان ، آقای حاج شیخ مهدی حائری در آمریكا، آقای شریعت در پاكستان ، آقای صدر در لبنان و آقای فقیهی در مدینه و ... .35 د) تربیت و تشویق محققان و نویسندگان حوزوی ایشان برای شکوفایی استعدادهای نهفته طلاب جوان و تثبیت امر مهم پژوهش در نسلهای نوخاسته حوزه، اهمیتی بسیار قائل بود. در حوزه تحت زعامت ایشان، صدها بلکه هزارها طلبه ساعی و سختکوش، مدارج عالی علم و کمال را کسب کردند. هـ) نشر مجلات و كتب با محتوای دینی اسلامی آیت الله العظمی بروجردی برای ترویج افکار توحیدی مکتب تشیع، ارزش و اعتباری عظیم قائل بود به همین منظور، هر تلاشی که در این جهت مقدس، قرار داشت، حمایت می کرد. نخستین نشریات علمی حوزوی از جمله نشریه وزین مکتب اسلام که توسط جمعی از فضلای خوشفکر و روشن اندیش منتشر میشد، از این قبیل بود. و) ایجاد روابط حسنه بین مذاهب اسلامی در زمانی که استعمار گران به چپاول ملل اسلامی چشم داشتند و اختلاف بین فرق مختلف اسلامی، گسترش مییافت، وحدت میان مذاهب مختلف اسلامی آرزوی دیرین تمام مصلحان مسلمان بود. تلاشهای مختلفی نیز برای رسیدن به این هدف بزرگ، صورت می گرفت. تأسیس دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه، از مهمترین و پایدارترین این اقدامات بود. آیت الله بروجردی به عنوان پناهگاه مسلمانان جهان ، به خصوص شیعیان به همراه بزرگانی چون شهید محمد باقر صدر، شیخ محمود شلتوت، شیخ عبد المجید سلیم ومحمد عبده ا نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: مطالب علمی، سایر، ، [ چهار شنبه 20 دی 1391
] [ 17:48 ] [ اشکان یعقوبی ] |
|
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |